سیدمصطفی محمودیان_ مهاباد
-3-8-4- ویژگیهای لباس مردان
دین حنیف اسلام که همچون دینی سازگار و متناسب با فطرت بشری، به تمامی خواسته ها ونیازهای جسمی و روحی انسان لبیک گفته است، لباس را از آنجا که جزو مقتضیات فطرت اصیل و سلیم انسانی است، در راستای تأمین برخی از نیازهای جسمی و روحی انسان تشریع نموده و به زنان و مردان مسلمان دستور اکید داده تا از یک طرف لباس شرعی بپوشند و از جانبی دیگر به مثابه ی لباس در حفظ و حراست یکدیگر بکوشند.لباس شرعی لباسی است که از ویژگیهای منظور شده از جانب شارع مقدس برای مرد یا زن مسلمان، برخوردار باشد که این ویژگی ها بعضاً از روی آیات بینات قرآن و عمدتاً از احادیث نبوی استخراج و استنباط میشوند.
بر کسی پوشیده نیست که پوشاک مردانه با پوشاک زنانه، هم دارای مشترکات است و هم تفاوتهایی در میان آنها وجود دارد. لذا بجا است هر یک از این دو نوع البسه را به طور جداگانه مورد بحث و پژوهش قرار داده و ویژگی هایشان را برشماریم.
نظر به اینکه لباس مردانه و بحث و بیان ویژگیهای آن تفصیلات کمتری را میطلبد ابتدا به بحث و کاوش آن میپردازیم
3-3-8-4-1- ساتر عورت باشد
یکی از صفات لباس مردان این است که باید عورت مرد را بپوشاند. بدین معنی که لباس، هم فراگیر باشد و هم از لحاظ ضخامت به گونه ای باشد که پوست بدن از زیر آن دیده نشود.
منظور از عورت جایی است از بدن که پوشاندن آن واجب و نگاه کردن به آن حرام میباشد.[1]
عورت مرد درحال نماز خواندن با حالی که در نماز نیست متفاوت است و اینک هر یک از این دو حالت از عورت مرد را از نگاه مذاهب، مورد بررسی قرار میدهیم:
الف) شافعیه: علمای مذهب امام شافعی (رح) نوشته اند که حدود عورت مرد در نماز عبارت است از ما بین ناف و زانو و در خارج نماز در مقابل مردان و زنان محرم همین حدود تعیین شده است. اما در مقابل زنان نا محرم بنابر قول معتمد ماسوای صورت و کف دستان عورت است. به این معنی که نظر زنان اجنبی به ماعدای صورت و کف دستان مرد حرام میباشد. البته این در صورتی است که نظر بدون شهوت باشد و اما نظر همراه با شهوت و هوس نسبت به صورت هم حرام خواهد بود.[2]
ب) حنفیه: حدود عورت مردان نزد احناف در نماز از زیر زانو تا زیر ناف تعیین شده است. اما در خارج نماز مابین ناف و زانو را عورت به حساب آورده و گفته اند: نظر حتی از جانب اجانب ( زنان نامحرم) به غیر این محدوده، در صورت امین بودن از فتنه و شیفتگی مباح است.[3]
ج) مالکیه: از نظر علمای مالکی مذهب عورت مرد در حال نماز خواندن عبارت است از مابین ناف و زانو و در خارج نماز در برابر زنان محرم و مردان، همان محدوده میان ناف و زانو است اما در مقابل زن اجنبی تمام بدن مرد را عورت به شمار آورده اند به استثنای صورت، سر، دستها، و پاها که نگاه کردن به آنها از طرف زن نا محرم در صورت امین بودن از لذت بردن، حلال وگر نه ممنوع میباشد.[4]
د) حنابله: نظر حنبلیون در رابطه با عورت مرد در نماز، همان نظر شافعیه و در خارج نماز همان نظر حنفیه است.[5]
قابل توجه است که ستر یا پوشاندن عورت شرعی به طور کامل با تحقق سه ویژگی در لباس، متحقق میشود:
الف) لباس فراگیر باشد:
بدین معنی که لباس محدوده ی عورت را در نماز یا خارج آن، پیش محارم و اجانب کاملاً زیر پوشش قرار دهد و هیچ جای آن ناقص و نا تمام نباشد.
ب) لباس شفاف نباشد:
منظور از این ویژگی، این است که لباس از نظر ضخامت به گونه ای باشد که پوست بدن از زیر آن تشخیص داده نشود و گرنه ستر و پوشاندن واقعی تحقق نخواهد یافت.
ج) گشاد باشد:
یکی از حکمتها و فواید لباس این است عیب و عار استفاده کننده را کاملاً بپوشاند، بدینسان که هم رنگ و هم شکل اندامهای بدن به ویژه شکل و حجم اعضای شرم آور را از نگاهها پنهان دارد.
بدیهی است لباس تنگ و بدن چسپ اگرچه در صورت ضخامت، رنگ پوست اعضا را نشان نمی دهد ولی شکل اعضا بلکه حتی حرکت آنها را به هیچ وجه مخفی نمی سازد، لذا بهتر این است که لباس، حتی برای مردان هم گشاد باشد و حجم و شکل اعضا را نشان ندهد.
خداوند متعال در آیه ی 26 از سوره ی اعراف فرموده است:« یَابَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاساً یُوَارِی سَوْءَاتِکُمْ وَرِیشاً ...»
[ ای فرزندان آدم ما لباسی را برایتان قرار دادیم که عورتهای شما را میپوشاند و لباس زینتی را ( برایتان ساختیم که خود را بدان میآرایید)...]
درآیهی31 همین سوره آمدهاست: « یَابَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ...»
[ ای آدمیزادگان در هر عبادتگاهی لباس به تن کنید]
عبدالکریم زیدان در توضیح این آیه به نقل از امام فخرالدین رازی مینویسد: « مفسرین اتفاق نظر دارند بر این که منظور از «زینت » در این آیه، پوشیدن لباسی است که عورت را بپوشاند.»[6]
ستر عورت در نماز و درخارج آن، از نگاه مذاهب چهارگانهی شافعی، حنفی، مالکی و حنبلی بر زن و مرد واجب است و نباید نه خودشان و نه غیر خودشان از کسان نامحرم عورتهایشان را ببینند. البته کشف عورت برای حالت ضرورت مانند تداوی و امثال آن جایز است اما به مقدار لازم. همچنین زن یا مرد میتواند در خلوت و در جایی که کسی متوجه او نمی شود عورت خودش را برای قضای حاجت استنجا با غسل و حمام مکشوف سازد.
از نظر مالکیه کشف عورت در خلوت، بدون وجود عذر و ضرورت مکروه است نه حرام. و نیزگفته اند: منظور از عورت در حال خلوت خصوصی پس و پیش آدمی، سرینها و زهار است. بنابراین کشف ران از طرف مرد یا زن و همچنین کشف شکم از جانب زن درتنهایی، مکروه نمی باشد.
الف) شافعیه: علمای شافعی مذهب گفته اند: شرط ساتر عورت در نماز و خارج آن این است که شامل همه ی عورت باشد و رنگ پوست را هم پنهان نماید.
این دسته علما عقیده دارند چنانچه لباس رنگ پوست را مخفی نماید ولی حجم اعضا را مشخص کند، مانند شلوار تنگ، پوشیدن چنین لباسی اگرچه مانع صحت نماز، نمیشود ولی استفاده از آن هم در نماز و هم در خارج آن برای زنان مکروه و برای مردان خلاف اولی است یعنی بهتر آن است که در هیچ حالتی از لباس تنگ و اندامی استفاده نشود.[7]
ب) حنفیه: این دسته از مجتهدان گفته اند: لباس شفاف و نازک در حدی که رنگ پوست از زیر آن دیده شود برای ستر عورت کافی نیست.[8]
درمنبع دیگری آمده است: ساتر عورت نباید زیر خود را نشان دهد، بدین معنی که نباید رنگ پوست از زیر آن رؤیت گردد. اما چسپیدن آن به اعضا به گونه ای که شکل و حجم اعضا از جمله حجم سرین را نشان دهد برای نماز خواندن بدون اشکال خواهد بود.
احناف همچنین اظهار داشته اند که نگاه کردن به اعضای انسان از روی لباس بدن چسب بدون وجود میل و شهوت هم حرام است.[9]
اگر از کلام این دسته از علما که نگاه کردن به اعضای مستور با لباس تنگ را بدون شهوت هم حرام میدانند، حرام بودن استفاده از چنین لباسی را استنباط نکنیم حداقل باید پوشیدن آن، از نقطه نظر این علما مکروه و ناپسند باشد. چون باعث میشود که دیگران دچار گناه و معصیت گردند و یا اینکه در راستای اجتناب از نگاه حرام، در مضیقه و تنگنا واقع شوند.
ج) مالکیه: به نظر مالکیه شرط ساتر عورت در نماز این است که ضخیم باشد به گونه ای که حجم و شکل عورت و اعضا را نشان ندهد و همچنین رنگ پوست از زیر آن دیده نشود وگرنه نماز خواندن درآن مکروه خواهد بود.[10]
بدیهی است چنانچه بخواهیم از نماز خواندن در لباس تنگ یا تنک پرهیز کنیم نباید هیچ وقت آن را بپوشیم چون نمی توانیم در وقت هر نمازی، لباس را عوض کنیم.
مالکیان در جایی دیگر به این مطلب تصریح نموده و گفته اند: پوشیدن لباسی که شکل و حجم اعضا را نشان میدهد و همچنین که لباسی رنگ پوست از لای آن مشخص شود، برای مردان در نماز و در خارج آن نیز مکروه است.[11]
د) حنابله: بر اساس رأی حنابله نیز پوشاندن عورت با لباسی که پوست از زیر آن دیده نشود در نماز و خارج آن بر مردان واجب است.[12]
3-3-8-4-2- بلند نباشد
بلند بودن لباس گاهی همراه با تکبر و به هدف تکبر میباشد. گاهی اهدافی دیگر از آن مراد است، مانند رعایت عادت منطقه و فرهنگ رایج و یا زیبایی. حال ببینیم احادیث وارد شده در این باره چه احکام و نتایجی را به دست میدهند:
ابوذر (رض) از پیغمبر (ص) روایت کرده است که حضرت فرمود:
«ثلاثة لا یکلمهم الله یوم القیامة و لا ینظر إلیهم و لا یزکیهم و لهم عذاب ألیم قال فقرأها رسول الله (ص)ثلاث مراتٍ قال أبوذر خابوا و خسروا من هم یا رسول الله قال المسبل و المنان و المنفق سلعته با لحلف الکاذب».[13]
[سه دسته از مردم، خداوند روز قیامت با بیان ویژهی صالحان با آنان حرف نمیزند ،با نظر رحمت به آنان نگاه نمیکند ،آنان را از گناهانشان پاک نمیکند و عذاب سختی خواهند داشت. راوی میگوید: رسول خدا (ص) سه بار این مطلب را تکرار نمود. ابوذر گفت: اینان که ناکام و زیانبارند چه کسانی هستند ای رسول خدا؟ فرمود: اول کسی که لباس بلند به تن کرده و آن را به دنبال خود میکشد. دوم کسی که مال یا هر چیز دیگری را به کسی میبخشد و سپس بر او منت میگذارد. سوم کسی که کالای خود را با سوگند دروغ، رواج میبخشد و میفروشد].
ابوهریره از پیغمبر (ص) روایت کرده است که فرمود:
«ما أسفل من الکعبین من الإِزار فی النار».[14]
[هر اندازه پایینتر از قوزک پا که لباس روی آن افتد با آتش دوزخ سوزانده میشود].
از ظاهر این دو حدیث چنین برمیآید که پایین آمدن لباس از قوزک پا حرام بوده و هر کس لباس بلندتر از اندازهی قوزک پا داشته باشد مرتکب گناه شده و با آتش عذاب داده خواهد شد. اما اگر همهی احادیث وارد شده در این موضوع را بررسی و با هم مقایسه کنیم به نتیجهای دیگر خواهیم رسید. اینک چند حدیث دیگر:
از ابن عمر روایت شده که رسول خدا (ص) فرمود:
«لا ینظر الله إلی من جرّ ثوبه خیلاء».[15]
[خداوند کسی را که لباس خود را از روی تکبر بر زمین بکشد با نظر رحمت نگاه نمیکند].
از ابوهریرة روایت شده است که رسول خدا (ص) فرمود:
« لا ینظر الله یوم القیامة إلی من جرّ إزاره بَطَراً».[16]
[خداوند در روز قیامت به کسی که از روی تکبر ازار (شلوار یا هر لباس از کمر به پایین) خود را بر زمین بکشد، با نظر رضا و رحمت نگاه نمیکند].
منظور از کشیدن لباس، این است که لباس به حدی بلند باشد که در حال راه رفتن بر زمین کشیده شود[17] و شاید منظور حدیث برخی از حاکمان و ظالمانی باشد که در قدیم لباس رسمی و شاهانهی خود را از روی تکبر و خودنمایی به حدی بلند، میساختند که لازم بود هنگام راه رفتن یک یا چند کس به دنبال آنان حرکت کرده و لباس را از کشیده شدن بر روی زمین بالا نگاه دارند.
همچنان که میبینیم در برخی از احادیث، بلند بودن لباس، مطلق و بدون قید آمده و از آنها چنین برمیآید که بلند بودن لباس، مطلقاً حرام است و در برخی دیگر مقید و همراه با قید ذکر شده و از آنها چنین فهمیده میشود که بلند بودن لباس هنگامی حرام و موجب عذاب اخروی است که برای تکبر و از روی کبر و خودپسندی باشد. و لذا برخی از شارحان حدیث، از جمله امام نووی (رح) در شرح صحیح مسلم طبق یکی از قواعد «علم اصول»، احادیث مطلق را با احادیث مقید تخصیص کرده و معتقد است که تهدید وارد شده در این احادیث، برای کسانی است که لباس خود را از روی تکبر بلند و دراز ساخته و بر زمین میکشند.
دلیل این بزرگوار هم ترخیص و استثنایی است که رسول خدا (ص) برای حضرت ابوبکر (رض) قایل شد. زیرا در صحیح بخاری آمده است: هنگامی که رسول خدا (ص) این مطلب را بیان فرمود، ابوبکر (رض) گفت: ای رسول خدا ! یک طرف ازارم اگر مواظب نباشم شل شده و پایین میآید؟ پیغمبر (ص) پاسخ داد: شما این کار را به خاطر تکبر و از روی خودپسندی انجام نمیدهی.[18]
صاحب فتحالباری میگوید: چون ابوبکر جسم لاغری داشت ازارش پایین آمده و بر زمین کشیده میشد[19] و لذا خواست بداند که آیا او که ازارش پایین آمده و بر زمین کشیده میشود مشمول تهدید وارد در حدیث میگردد یا نه. چون رسول خدا فرمود تو از روی تکبر این کار را نمیکنی بنابراین تهدید شامل حال تو نمیگردد. بر اساس این سؤال و جواب روشن میشود که بلند بودن لباس و کشیده شدن آن بر زمین مادامی که از روی تکبر نباشد اشکالی ندارد.
امام نووی در شرح صحیح مسلم، مطالب مترتب شده بر حدیث بلند بودن و فرو گذاشتن لباس را این گونه جمعبندی و نتیجهگیری مینماید: «در مبحث کتاب الإیمان گفتیم که به دلیل حدیث صحیح، موضوع اسبال و فرو گذاشتن لباس فقط مخصوص ازار نیست بلکه شامل پیراهن و عمامه نیز میشود. همچنین گفتیم که فرو انداختن لباس به پایینتر از قوزک پا، اگر از روی تکبر باشد جایز نیست و بدون تکبر هم کراهت دارد.
چون در برخی احادیث قید «خیلاء» (تکبر) آمده است این قید دال بر این است که تحریم بلند بودن لباس مربوط به حالتی است که همراه با تکبر باشد. خود امام شافعی نیز بین این دو حالت فرق گذاشته است.
اما اندازهی مستحب برای پایین انداختن پیراهن و ازار، این است که به نصف ساق پا برسد همچنان که در حدیث مذکور از عبدالله ابن عمر آمده بود و در حدیث ابوسعید آمده است که چنانچه ازار مؤمن تا نیمهی ساق پا برسد اشکالی ندارد و پایینتر آوردن آن تا به قوزک پا میرسد جایز است و از قوزک به پایین حرام و موجب گناه میباشد. پس مستحب آن است که لباس به نیمهی ساق پا برسد و پایینتر از نصف ساق، تا میرسد به قوزک پا بدون کراهت جایز است و پایین آمدن آن از قوزک ممنوع است و در این صورت اگر همراه با تکبر باشد تحریماً و بدون تکبر تنزیهاً ممنوع میباشد. لذا باید احادیث مطلقی را که بر اساس آنها پایین آمدن لباس از قوزک ممنوع و موجب عذاب است بر احادیث مقید به قید خیلاء (تکبر) حمل کرد. والله اعلم.[20]
مؤلف «فتحالباری» هر چند در حمل احادیث مطلق بر احادیث مقید با امام نووی موافق نیست اما در استنباط احکام و نتایج حاصله مخالفتی ابراز نمیکند و مینویسد: «حاصل آنکه مردان در بلند گذاشتن لباس دارای دو حالت میباشند: حالت مستحب بودن و آن رسیدن لباس تا نیمهی ساق پا وحالت جایز بودن و آن رسیدن تا قوزک.»[21]
مؤلف نامبرده که شافعیمذهب است سپس میافزاید: «آنچه از دلایل به دست میآید دال بر این است که هر کس از پوشیدن لباس زیبا، قصد نشان دادن نعمتهای خدا و به ذهن و خاطر آوردن آنها و سپاسگذاری در برابر آنها را داشته باشد و کسانی که فاقد چنین لباسی هستند را به چشم حقارت نگاه نکند، پوشیدن لباس هر اندازه نفیس و قیمتی هم باشد برای او زیان و گناهی در بر ندارد، مادامی که لباسش مباح و حلال باشد.[22]
آنچه در موضوع بلند بودن لباس یا فرو انداختن آن گفته شد رأی شارحان حدیث بود. به عبارت دیگر آرای گرفته شده از فقهالحدیث بود. حال ببینیم فقها چه نظری دارند:
الف) شافعیه: در کتاب «المجموع» از کتب شافعیه آمد است: «حکم مسأله در مذهب ما این است که فرو انداختن لباس در نماز و در خارج از آن یکی است. یعنی چنانچه این کار به منظور تکبر و خودبینی باشد حرام، و اگر برای اهدافی دیگر غیر از تکبر باشد مکروه است نه حرام».
بیهقی نقل کرده است که امام شافعی (رح) در «البویطی» گفته است فروهشتن لباس نه در نماز و نه در خارج نماز برای تکبر جایز نمیباشد. اما چنانچه به هدف تکبر و خودپسندی نباشد، در نماز حکم آن خفیف است. زیرا حضرت رسول (ص) خطاب به ابوبکر که گفته بود ازارم از یک طرف بدنم پایین میآید، فرمود: «لست منهم». [شما از کسانی نیستی که لباس خود را برای تکبر فرو میاندازند].[23]
ب) حنفیه: منابع فقهی حنفی که در اختیار است چیزی راجع به موضوع مورد بحث ننوشتهاند.
ج) مالکیه: رأی علمای مالکیمذهب به نظر میرسد که تفاوتی با رأی علمای شافعیمذهب نداشته باشد. زیرا در کتاب «کفایة الطالب» آمده است: مرد نباید لباس را از روی تکبر فرو بیندازد و آن را بر زمین بکشد بدین سان که نباید پایینتر از قوزک پاها باشد، خواه از روی تکبر باشد یا به هر منظور دیگری.
حکمت جایز نبودن فروهشتن لباس مردان به پایینتر از کعبین (قوزک پاها) این است که کوتاه بودن لباس از یک طرف برای نظافت و پاکی لباس بهتر است، و از طرف دیگری به دلیل دفع تکبر ناشی از بلندی لباس موجب تقوای بیشتری است.
ازار و لباس مرد باید تا نیمهی ساق پاهایش برسد چون در موطأ امام مالک آمده است:
«إرزة ال?
نظرات